جوان آنلاین: زنی که در جریان قتل شوهر سابقش با یک حادثه رانندگی شاهد ماجرا بوده، حادثه را برای بازپرس شرح داد.
ساعت ۱۷:۵۰ عصر روز دوشنبه ۳۰ بهمنماه امسال قاضی محمدجواد شفیعی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران از مرگ مشکوک مرد جوانی در یکی از بیمارستانها باخبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد.
تیم جنایی در بیمارستان با جسد مرد ۴۰ سالهای به نام بهرام روبهرو شد که حکایت از آن داشت در تصادف با خودرو بهطرز مشکوکی به کام مرگ رفته است.
تحقیق از شاهدان عینی نشان داد مرد فوت شده ساعتی قبل در یکی از خیابانهای شرقی تهران خودروی نیسانش را پارک کرده و به داخل کوچه بنبستی رفته که راننده خودروی مزدا ۳ او را زیر میگیرد و به سرعت فرار میکند.
بدین ترتیب با مشخص شدن علت حادثه، مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی راننده مزدا ۳ آغاز کردند.
شوهر سابق
بررسیهای مأموران پلیس حکایت از آن داشت راننده خودروی مزدا که پس از تصادف فرار کرده، پیمان نام دارد و شوهر همسر سابق مرد فوت شده است.
با به دست آمدن این اطلاعات، این فرضیه برای مأموران قوت گرفت که به احتمال زیاد پیمان به خاطر اختلاف با شوهر سابق همسرش، او را با خودرو زیر گرفته و به قتل رسانده است. بدین ترتیب مأموران پیمان را تحت تعقیب قرار دادند و او را چند ساعت بعد بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
وی در بازجوییها مدعی شد تصادف با مرد فوت شده عمدی نبوده و زمانی که میخواسته از دست او فرار کند در یک حادثه اتفاقی او را زیر گرفته است.
متهم گفت: «بهرام، شوهر سابق همسرم بود، اما من او را نمیشناختم. وقتی با پروانه ازدواج کردم فهمیدم او سه سال قبل از شوهرش جدا شده است. از آن روزی که با هم ازدواج کردیم مزاحمتهای بهرام برای همسرم شروع شد. همسرم این موضوع را به من گفته بود و من از او خواسته بودم با شوهر سابقش روبهرو نشود. روز حادثه دنبال همسرم رفتم تا با خودرویم او را از سرکارش به خانه برگردانم. وقتی سوارش کردم، بهرام با خودروی نیسانش ما را تعقیب کرد و من هم فرار کردم تا اینکه وارد یک کوچه بنبست شدیم. از ترس دندهعقب گرفتم تا از کوچه بنبست بیرون بیایم که متوجه شدم بهرام را زیر گرفتهام. سپس با پلیس و اورژانس تماس گرفتم و فرار کردم.»
اظهارات همسر
در حالی متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفته بود که قاضی محمدجواد شفیعی، همسر متهم را به دادسرا احضار و از وی درباره حادثه تحقیق کرد.
او صبح روز شنبه در توضیح ماجرا به بازپرس گفت: «۱۸ سال قبل با بهرام ازدواج کردم، اما زندگی شیرینی نداشتیم، چون با هم اختلاف فکری و فرهنگی داشتیم. درحالیکه دختر نوجوان و پسر خردسالی داشتیم، اختلافات ما بیشتر شد و سرانجام سه سال قبل از هم جدا شدیم. پس از جدایی برای تأمین هزینههای زندگی در شرکتی شروع به کار کردم و یک سال قبل با همکارم آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم. زندگی ما خوب بود تا اینکه شوهر سابقم متوجه ازدواج من شد و پس از آن همیشه برایم مزاحمت ایجاد میکرد. او علاوه بر اینکه تلفنی مزاحمم میشد و مرا تهدید به مرگ میکرد، به محل کارم هم میآمد و با رفتار و حرکاتش سعی میکرد آبروی مرا پیش همکارانم ببرد. چند بار از او شکایت کردم، حتی پرونده ما هنوز در شورای حل اختلاف باز است. مزاحمتها و تهدیدهای او تلفنی و خیابانی ادامه داشت و میگفت آخرش مرا میکشد و بعد هم خودکشی میکند. روز حادثه وقتی از محل کارم بیرون آمدم، او به سراغم آمد و مرا تهدید کرد که همان لحظه شوهرم با خودرویش رسید و من سوار شدم و ما از ترس فرار کردیم. بهرام ما را تعقیب کرد و شوهرم به سرعت رانندگی میکرد. ما به اشتباه وارد یک کوچه بنبست شدیم. شوهرم دندهعقب گرفت و میخواست از کوچه بنبست خارج شویم. ما متوجه نشده بودیم بهرام به داخل کوچه بنبست آمده، از طرفی هم همسرم ترسیده بود و عجله داشت که پس از طی مسافت کوتاهی فهمیدیم بهرام را در دندهعقب زیر گرفتهایم. همان لحظه شوهرم با پلیس و اورژانس تماس گرفت و حادثه را خبر داد، اما از ترس اینکه خانواده شوهر سابقم متوجه حادثه شوند و به محل بیایند و بلایی سرمان بیاورند از محل فرار کردیم. شوهرم در آن حادثه، عمدی او را زیر نگرفت و این حادثه اتفاقی بود.»
تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد.